Categories
Uncategorized

هدف کتاب مقدس

متن ورودی: به دانشکدۀ کوچک کتاب مقدس خوش آمدید / امروز ما درس مخصوص خودمون رو ادامه میدیم که برای کمک به درک بهتر شما از مهمترین کتاب جهان , کلام خدا , کتاب مقدس , طراحی شده . متشکریم که ترتیبی دادید هر روز به ما ملحق بشید تا به اتفاق هم بطور منظم کتاب مقدس رو مطالعه کنیم و یاد بگیریم که چطور حقایق اون رو در زندگیمون بکار بگیریم / این کلاس با همکاری دانشگاه کوچک کتاب مقدس به شما فرصت میده که کتاب مقدس رو مانند دوره ای در دانشکدۀ کتاب مقدس مطالعه کنید / حالا معلم ما اینجا بما کمک میکنه که بسیاری از مطالب سخت کتاب مقدس و موضوع اصلی اون رو درک کنیم / که همان باز خرید انسان گناهکار توسط خداست / حالا به درس دو گوش کنید – هدف کتاب مقدس

همونطور که عیسی چیزی از کتاب مقدس به رسولان گفت که ادراک اونها رو برای فهم کلام خدا برای اولین بار بازکرد ما میخواهیم / قبل از اینکه شصت و شش کتاب کتاب مقدس رو بررسی بکنیم حقایقی از کتاب مقدس رو با شما در میون بذاریم و امیدواریم کتاب مقدس رو برای شما باز کنه و به شما کمک کنه در این دورۀ بررسی کتاب مقدس رو درک کنید / به کلاس دیگری از دانشکدۀ کوچک کتاب مقدس خوش آمدید / جاییکه میتونید بخشی از مهمترین دورۀ تحصیلی دنیا بشید چون ما در حال فراگیری مهمترین کتاب دنیا کتاب مقدس هستیم / میخوام الان بعضی از اون حقایق رو که عیسی به رسولان ارائه کرد به شما بگم / در باب بیست و چهارم لوقا شما کلمات خیلی جالبی رو خوندید / بیاد داشته باشید داریم راجع به دیدگاهمون از کتاب مقدس حرف میزنیم که بما کمک میکنه کلام خدا رو بفهمیم / عیسی از مردگان برخاسته بود و با دونفر از شاگردان در راه عمائوس میرفتند اونا عیسی رو نشناختند / عیسی میدونست اونا بخاطر مصلوب شدن کسی که امیدوار بودند مسیح باشه خیلی آشفته و محزون بودند / او اونا رو بخاطر عدم آگاهی از کتاب مقدس اینگونه توبیخ میکنه : ای بی خردان که دلی دیرفهم برای باور کردن گفته های انبیا دارید .آیا نمی بایست مسیح این رنجها را ببیند و سپس به جلال خود درآید ؟ حالا به این گوش کنید بعد عیسی باب به باب از نوشته های انبیا رو به اونا گفت از کتاب پیدایش شروع کرد و همینطوراز تمامی کتاب مقدس براشون شرح داد که در بارۀ او چه گفته بودند بعد به اونا گفت یادتون نمیاد که گفتم هر چیزی که در بارۀ من توسط موسی و انبیا و در مزامیر نوشته شده باید تحقق یابد ؟ بعد ذهن های اونا رو باز کرد تا بالاخره اینهمه آیات رو بفهمند . حقیقتی که عیسی در بارۀ کتاب مقدس با شاگردان در میون گذاشت که کلام خدا رو برای اونا باز کرد چی بود ؟ دقیقا ً این بود – تمام کتاب مقدس مربوط به منه – اون یگانه حقیقتی بود که کتاب مقدس رو برای شاگران باز کرد / در باب پنجم انجیل یوحنا آیات سی و نه و چهل او همون چیز رو به رهبران مذهبی زمان خود گفته . اونا با او بر سر اظهارتش که در مورد هویت خودش میگفت بحث میکردند . او گفت اگه شما اگه واقعا ً به دنبال شواهد هستید – فاقد شواهد نیستید و بعد شواهد زیادی برای اونا ذکر میکنه از جمله شهادت یحیی تعمید دهنده که کاملا ً عیسی رو تصدیق میکرد . سخنان پدر در موقع تعمیدش بود ؛ معجزاتی که بعمل آورده بود , او گفت شما متخصصین کتب مقدس همیشه کتب مقدس رو میکاوید زیرا فکر میکنید با متخصص کتاب مقدس شدن حیات ابدی خواهید یافت , به اونا گفت در حالیکه همین کتابها بر من شهادت میدهند اما شما نزد من نمی آئید تا بتونم به شما حیات ابدی بدم . همین یک جمله که تمام کتب مقدس بر من شهادت میدهند , اسوالد چمبرز میگه این آیۀ کلیدی برای تمام کتاب مقدسه . اون جمله به ما نشون میده مفهوم کلی کتاب مقدس چیه . کل کتاب مقدس مربوط به عیسی هست . این حقیقتی راجع به کتاب مقدسه که عیسی با رسولان در میون گذاشت و کتاب مقدس رو برای اونا باز کرد . اون تمام کتاب مقدس رو براشون باز کرد . چهار منظور از کتاب مقدس هست که میخوام همین الان اونا رو باشما در میون بذارم / اولین منظور از این چهار تا اینه : معرفی کردن عیسی مسیح بعنوان ناجی و آزاد کنندۀ این جهان . این نخستین هدف کتاب مقدسه . برای اینکه عیسی رو به عنوان ناجی و باز خرید کنندۀ جهان به ما معرفی کنه برای اینکه در عهد قدیم به ما بگه عیسی خواهد آمد و برای اینکه در عهد جدید بگه عیسی آمد کتاب مقدس طبعا ً میخواد زمینۀ تاریخی ای رو که عیسی در اون آمد به ما معرفی کنه / حالا هدف دوم کتاب مقدس اینه سوابق باز خرید کننده وداستان باز خرید رو به ما معرفی کنه ویا سوابق منجی ونجاتی رو که بواسطۀ او پدید آمد معرفی کنه / اینجا مطلب جالبی راجع به کتاب مقدس هست وقتی بهش نگاه میکنید توجه کنید چقدر فضا برای موضوعات مختلف در کتاب مقدس اختصاص یافته / فکر میکنم این بما درکی از هدف و منظور کتاب مقدس خواهد داد /چه چیزی هدف هست و چه چیزی نیست . برای مثال به چهار زندگینامۀ عیسی درعهد جدید نگاه کنید متی مرقس لوقا و یوحنا اگه تعداد بابهای اون چهار کتاب رو جمع کنید به عدد هشتاد و نه میرسید هشتاد و نه باب در چهار انجیل وجود داره . از این هشتاد و نه باب چهار انجیل / چهار باب از اونها تولد و سی سال اول زندگی عیسی رو در بر میگیره / هفتاد و پنج باب از این بابها سه سال آخر زندگی عیسی رو در بر میگیره بیست و هفت باب از اونها شامل آخرین هفتۀ زندگی عیسی مسیح هست / همینطورکه اناجیل یا , زندگی نامه های عیسی , زندگی عیسی رو بما معرفی میکنند , ببینیم کدام عرصه از اون زندگی برای نویسندگان اون کتابها مهم بوده , تولد او و سی سال نخست زندگی او یا سه سال خدمات عمومی او ؟ مخصوصا ً اون هفتۀ آخر وقتی که او بخاطر گناهان ما بر صلیب مرد و از مردگان قیام کرد ؟ اگه مقدار فضایی رو که اون چهار انجیل به بخشهای مختلف زندگی عیسی اختصاص داده ملاحظه کنید , خیلی سخت نیست که به این نتیجه برسید که آخرین هفتۀ زندگی او هفت مرتبه مهمتر از تولد او و سی سال اول زندگی او هست ما کریسمس رو مهم میدونیم , کتاب مقدس مرگ و قیام عیسی رو مهمتر میدونه . انجیل یوحنا حدود نصف باب هاش رو به تولد و سی سال اول زندگی و سه سال آخر زندگی و خدمات عمومی عیسی اختصاص داده .

نصف دیگه از انجیل یوحنا به یک هفتۀ آخر زندگی عیسی اختصاص یافته . یوحنا تقریبا ً انجیلش رو به دو قسمت تقسیم کرده / یک قسمت شامل سی سال اول زندگی او بعلاوۀ سه سال خدمات عمومی او هست , نصف دیگه از انجیل یوحنا یک هفته رو در بر میگیره . ما اون رو هفتۀ مقدس میگیم . پس از این زندگیی که به ما گزارش شده چی مهمه ؟ اناجیل فقط زندگینامه نیستند اونا زندگینامه های خاص هستند . راجع به زندگی نامۀ آبراهام لینکلن یا هر شخص مشهوری در تاریخ چی فکر میکردید اگه از تولد و سی سال اول زندگیشون صحبتی بمیون نمیومد ؟ دو تا از اناجیل حتی به تولد عیسی یا سی سال اول زندگیش اشاره هم نکردند . ببینید این زندگینامه ها نوشته شدند تا چیزی بگند . اونا سعی دارند بما بگند عیسی آمد و به این دلیل آمد . او بخاطر اون یک هفته اومد که طی اون بخاطر گناهان ما مرد و از مردگان قیام کرد تا اینکه ثابت کنه اون کسی بود که ادعا میکرد هست – خدا . برای اینکه بفهمید کتاب مقدس چه میزان فضا به موضوعات مختلف اختصاص داده , به این توجه کنید : 1989 باب در کل کتاب مقدس هست / یازده باب از این 1189 باب به تاریخ جهان اختصاص داره تاریخ زمین , تاریخ مرد , تاریخ زن , تاریخ زبان , تاریخ شریر , تاریخ تمام مردمان متمدن که خدا میخواد بما بگه . همۀ اینها بطور خلاصه یازده باب نخست رو به خود اختصاص داده . در کتاب پیدایش وقتی وارد باب دوازده میشید با مردی مواجه میشید بنام ابراهیم . از پیدایش باب دوازده شروع میشه و تا به باب بیست و دو مکاشفه که 1178 باب هست ادامه داره . همۀ این بابها راجع به ابراهیم و فرزندان او هست . بخصوص اون فرزندی که بواسطۀ او تمامی قومهای زمین برکت یافتند . مسیح عیسی . کتاب مقدس در واقع بر دو هزار سال از تاریخ قوم یهود متمرکز شده . مقصود کتاب مقدس این نبوده که بمنزلۀ یک کتاب درسی در باب خلقت بما از نحوۀ آفزینش جهان و وضعیت کنونی جهان آگاهی بده , چطور زمین پیدا شده ویا چطور انسان به اینجا رسیده . اون کتاب تاریخ تمدن هم نیست . کتاب مقدس بدنبال یک چیزه و به اون میپردازه بیش از اونچه به دوازده باب اول پرداخته . اون علاقمند به نجاته , اون علاقمند به آزاد سازیه , اون در صدده بما بگه نجات چطور حاصل شد , ناجی چگونه آمد , باز خرید کننده چطور آمد پس خیلی سریع به ابراهیم میرسه و از ابراهیم به مسیح این مفهوم کلی کتاب مقدسه . اونا تاریخ دو هزار سالی هستند که کتاب مقدس توجه خودش رو به اونا معطوف کرده . سومین مثال از مقدار فضایی که به موضوع خاصی اختصاص یافته میتونه این نظر باشه , به مقایسۀ حجم عهد جدید و عهد قدیم توجه کنید , عهد جدید 260 باب داره عهد قدیم 929 باب داره , از اونجایی که خدا در میزان فضایی که به موضوعات خاصی اختصاص داده خیلی دقیقه , فکر نمیکنید ممکنه یا بدیهیه که او مطالب بیشتری در عهد قدیم میگه چون اونجا 929 باب بما داده ؟ عهد جدید 260 باب داره با اینحال خیلی ها هستند که میگند من به عهد قدیم زیاد علاقمند نیستم . عهد قدیم که کتاب مقدس قدیمه من اهمیت چندانی به مطالب اون نمیدم فقط عهد جدید رو بمن بدید / وقتی عهد قدیم رو بررسی میکنیم و بعد عهد جدید رو بررسی میکنیم , اغلب کسانی رو داریم که میگند : { بمن بگید کی به عهد جدید میرسید اون موقع من به شما ملحق میشم , من به عهد قدیم علاقۀ چندانی ندارم .} من شخصا ً بر این باورم که عهد قدیم کلام ناب خداست و حقیقت اینه که در 929 باب عهد قدیم خدا حرفهای خیلی زیادی بما گفته واقعا ً و حقیقتا ً امیدوارم که عهد قدیم کتاب بسته ای برای شما نباشه / اینها مطالبی بود که عیسی با رسولان در میان گذاشت تا ادراک اونا رو برای فهم کلام باز کنه . دوباره بقول پولس رسول هدف بعدی و هدف خیلی مهم کتاب مقدس اینه : خدا کتاب مقدس رو بوسیلۀ الهام بما داده تا اینکه مردان خدا کامل شوند , تماما ً برای هر کار نیکی که خدا میخواد انجام بدند , تجهیز بشند . یک برداشت خیلی واقعی دیگه هست که طبق اون میتونیم بگیم کتاب مقدس برای غیر ایمانداران نوشته نشده / کتاب مقدس برای مردان و زنانی نوشته شده که واقعا ً میخواند مردان و زنان خدا بشند . خدا خیلی علاقمنده که شما یه مرد خدا بشید یا یه زن خدا / خدا کاری داره که میخواد شما انجام بدید که به او جلال بده . و بمنظور تجهیز شما برای انجام این کار خدا شصت و شش کتاب کوچک آسمانی به شما داده که پر از حقایقی است که او میخواد شما بدونید . آخرین منظوری که ما در کتاب مقدس واقعا ً قابل استناد یافتیم در انجیل یوحنا هست که خطاب به غیر ایماندارانه . وقتی یوحنا انجیل چهارم رو نوشت , گفت : شاگردان عیسی او رو دیدند که معجزات زیادی به ظهور رسانید که در این کتاب نوشته نشده است , اما اینها نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی همان مسیح پسر خداست و تا با این ایمان نجات آورید یوحنا بیست , سی و یک . یوحنا میخواست که ما حیات ابدی داشته باشیم که بمعنی کیفیت و سطحی از حیات هست که خدا برای ما در نظر گرفته و از این رو یوحنا میخواد ما بدونیم که عیسی آمد و میخواد که بدونیم عیسی کیه . درضمن او میخواد ما بدونیم ایمان چیه و از این رو گفته من این چیزها رو در بارۀ عیسی نوشتم تا شما که ایمان ندارید با خواندن معجزات و آیاتی که عیسی ظاهر کرد ایمان بیارید که عیسی , عیسایی که در کتابها آمده همون مسیح هست . اگه به اون ایمان بیارید , چیزی براتون اتفاق میفته و در نتیجۀ اون حیات ابدی خواهید یافت . این تنها کتاب از شصت و شش کتاب در کلام خداست که از هر جهت خطال به ایماندارانه . فکر میکنم میتونیم آخرین منظور رو با گفتن چیزی مثل این خلاصه کنیم : بر طبق کتاب مقدس خدا فقط یک پیغام به یه غیر ایماندار داره و اون پیغام اینه : توبه کنید و به انجیل ایمان بیارید . بعد از اینکه یه غیر ایماندار توبه میکنه و ایمان میاره , خدا شصت و شش کتاب کوچک مقدس پر از حقایق برای اون ایماندار داره . پس چهار منظور برای کتاب مقدس هست , معرفی کردن عیسی مسیح , معرفی کردن سوابق تاریخی عیسی مسیح , ایمان آوردن یه غیر ایماندار به عیسی مسیح , و اینکه یه ایماندار بتونه کاملتر بشه . حالا دوست دارم فقط یه کمی راجع به تاریخچۀ کتاب مقدس براتون بگم . نمیدونم میتونید به این سئوالها جواب بدید : کسانی که این کتابهای کتاب مقدس رو نوشتند چه کسانی بودند ؟ در چه زمانی اون کتابها رو نوشتند ؟ کجا اون کتابها رو نوشتند ؟ به چه زبانی اونها رو نوشتند ؟ آیا نسخه های دست نوشته اصلی هیچ کدوم از اون کتابها رو داریم ؟ چه کسی این کتابها رو برای ما حفظ کرده ؟ چه کسی اون کتابها رو به زبان ما ترجمه کرده ؟ چه کسی این کتابها رو گرد آوری و تدوین کرده و اونارو به صورت مجموعه ای در کتاب مقدس گرد آورده ؟ کی اجازه داده این مردان این تدوین رو بکنند ؟ این تدوین کی صورت گرفته ؟ چه کسی این کتابها رو جمع آوری و بصورت امروزی منظم کرده ؟ سئوالات زیادی از این قبیل هستند که مردم از شما دربارۀ کتاب مقدس خواهند پرسید و اگه شما به اونا بگید که کتاب مقدس رو بررسی کردید و یک دانشجوی جدی کتاب مقدس هستید , گمون میکنم اونا از شما توقع خواهند داشت یه کمی جواب این سئوالات رو بدونید . برای اینکه بتونید به بعضی از این سئوالات جواب بدید , دوست دارم قبل از هر چیز به نویسندگان کتاب مقدس بپردازیم . چه کسی کتاب مقدس رو نوشت ؟ قبلا ً گفته ایم که خدا این کتابو نوشت . منظور ما چیه وقتی به تألیف الهی این کتاب اشاره میکنیم ؟ ما تا حدی قبلا ً به این سئوال با استفاده از کلمۀ الهام جواب داده ایم . توسط معجزۀ الهام خدا مردانی رو برانگیخت تا این کتابها رو بنویسند . پس در واقع خدا این کتابها رو نوشت . وقتی داریم از نوشتن این کتاب توسط خدا صحبت میکنیم , دو واژه وجود داره که لازمه درک بکنیم . اولیش واژۀ مکاشفه هست / مکاشفه واژه ای عمومیه که تمامی راههای آشکار سازی حقایق توسط خدا به انسان رو شامل میشه . خدا حقیقت رو توسط طبیعت بر انسان آشکار میکنه . او حقیقت رو از طریق روح القدس شخصا ً برای ما آشکار میکنه . او حقیقت رو از راههای زیادی بر ما آشکار میکنه . الهام اشاره به چیزی میکنه که الهیدانان به اون مکاشفۀ خاص میگند . کتاب مقدس مکاشفۀ خاص خداست . اون آغاز و پایان داره , در طی زمانی حدود هزار و ششصد سال خدا مردانی رو برانگیخت تا این کتابها رو بنویسند .در حدود نود بعد از میلاد وقتی یوحنا مکاشفه رو نوشت و وقتی مهر پایان بر اون مکاشفه نهاد , اینطور گفت که اگر کسی چیزی بر این کتاب بیفزاید خدا بلاهای نوشته شده در این کتاب را بر او خواهد افزود , و از ما خواسته که چیزی از اون کم نکنیم وقتی اون مکاشفۀ خاص تمام شد اون کتاب تمام شد . اون مکاشفۀ خاص بود . به این دلیله که به اون مکاشفۀ خاص میگند . گاهی این سئوالی رو پیش میاره آیا خدا بازهم چیزی رو بطور خاص آشکار میکنه ؟ آیا خدا شخصا ً با من صحبت میکنه ؟ بله صحبت میکنه . البته صحبت میکنه . بعد این سئوال پیش میاد : اگه چیزی بنام مکاشفۀ شخصی وجود داره کدوم مهمتره مکاشفۀ خاص یا مکاشفۀ شخصی ؟ من هم به مکاشفۀ خاص ایمان دارم , هم به مکاشفۀ شخصی ایمان دارم . به اعتقاد من مکاشفۀ خاص همیشه بر مکاشفۀ شخصی ارجحیت داره . اگه کسی بعنوان شبان نزد من بیاد و بگه من میخوام از همسرم جدا بشم , اگه موسی زن منو میشناخت فرمان دیگه ای میداد , او قابل تحمل نیست میخوام از او جدا بشم , اگه به اون شبان بگم بذار ازت سئوالتی بپرسم ,آیا زنت بیوفایی کرده ؟ او میگه نه نه اما میخوام ازش جدا بشم او رو دوست ندارم , دیگه نمیخوام متأهل باشم و اگه بمن بگه خدا بمن گفته او رو ترک کنم . اونوقت من خیلی با اقتدار به او میگم نه نه خدا اینو نگفته چون در مکاشفۀ خاص خدا این اجازه رو به تو نداده او رو ترک کنی . او میگه به او بچسب . الهیدانان به اون ماندگاری در روابط زناشویی میگند . بدین معنی که شما به او وصل شدید و نمیتونید از او خلاص بشید . اون چیزیه که مکاشفۀ خاص میگه و مکاشفۀ شخصی نمیتونه مغایر مکاشفۀ خاص باشه . من اعتقاد زیادی به مکاشفۀ شخصی دارم اما فکر میکنم ما باید احتیاطات لازم رو بکنیم و اینجا لازمه به مواردی اشاره کنم : خیلی محتاط و خیلی مراقب باشید وقتی این کلمات رو بکار میبرید خدا بمن گفت . اغلب اوقات وقتی میگیم خدا بمن گفت , او واقعا ً بما نگفته ما فقط سلیقۀ خودمون وعقیدۀ شخصی خودمون رو تا به حد مکاشفه بالا میبریم . ما حرف آخر رو میزنیم . یادمه سالها قبل وقتی داشتیم یه کلیسا میساختیم ما یه برنامۀ ساختمانی عالی داشتیم تا رسیدیم به مرحلۀ انتخاب رنگ . در انتخاب رنگها بود که اختلاف نظر ها شروع شد . سعی میکردیم تصمیم بگیریم چه رنگی به کلیسا بزنیم , هر کسی نظر خودش رو داشت که چطور باشه . وقتی داشتیم بحث میکردیم , خانمی که دکوراتور بود , یه شب توی جلسه به دیدن من اومد او تکۀ بزرگی قالی با الیاف بلند آورده بود . او صرفا ً نمیگفت فکر میکنم این رنگ برای صحن کلیسا زیبا باشه بلکه میگفت خدا بمن گفته که باید این رنگی باشه . من صراحتا ً باور نکردم که خدا به او گفته باشه . من همیشه وقتی مردم اینو میگند باور نمیکنم . فکر میکنم او فقط به سلیقۀ خودش به ایدۀ خودش جلال میداد . ما باید در این مورد خیلی مراقب باشیم و مراقب باشیم وقتی میگیم خدا بمن گفت . این مهمترین چیز در رابطه با کلمۀ الهام و کلمۀ مکاشفه هست . امروزه به اعتقاد من دنیا بر کلماتی مثل : عقل گرایی , دلیل , منطق و بشر دوستی خیلی تکیه میکنه . وقتی شما مسیحی شدید , غیر عقلانی و بی منطق و نابخرد و یا بی عاطفه نشدید , بر این عقیده ام که تفاوت بین ایمانداری که واقعا ً به کلام خدا ایمان داره , واقعا ً باور داره که اون کلام خداست و مردمی که تمام تمرکزشون بر دلیل و منطق و عقل گرایی و انسان دوستیه دقیقا ً این هست که وقتی گاهی مردم از دلیل و منطق و عقلانیت حرف میزنند اون رو جانشین مکاشفه میکنند . اونا میگند ما به مکاشفه نیاز نداریم ما ذهن و فکر داریم . – من به شرایطی اعتقاد دارم که بر طبق کتاب مقدس فرق بین درست و غلط رو تشخیص میدم شرایطی که با اون در پارسایی تعلیم دیدیم مکاشفه است . این چیزیه که ما میگفتیم وقتی میگیم خدا اون کتابها رو نوشته . همینطور باید بگیم که انسان اون کتابها رو نوشته , مردانی اون کتابها رو نوشته اند که شاه , ماهیگیر , چوپان , سردار , باجگیر بودند اونا از هر قشری بودند . اگه داستان چگونگی تألیف کتاب مقدس رو بخونید باید با درایدن شاعر موافق باشید که این سئوال رو مطرح میکنه : از کجا جز آسمان مردانی بی مهارت در هنر در سنینی متفاوت از جاهایی مختلف چنین حقایقی رو در توافق با هم میبافند یا چطور و چرا همه برای فریب دادن ما توطئه کردند , دردهاشون رو نپرسیدیم / از موعظه هاشون قدردانی نکردیم , از منافعشون بهره نبردیم , و شاهد جوایزشون بودیم ؟ فکر میکنم این سئوالی زیباست اگه شما این حقیقت رو ملاحظه کنید که مردانی این کتابها رو نوشتند , لازمه که تحقیق کوچکی بکنید و به حقایق و اطلاعاتی برسید از اینکه چطور این معجزات بوقوع پیوست , این شما رو به پاسخ بعضی از سئوالات میرسون ,همونطور که پیشنهاد کردیم بطور مثال تدوین کتابها اگه تحقیق کنید , خواهید فهمید که کتابهای عهد قدیم همه توسط مردانی مثل عزرا تدوین شدند که به اونا کاتب میگفتند . در حدودسال 100 میلادی در شورایی بنام شورای یامنیا همه تثبیت شدند . عملا ً این کتابها حدود سیصد یا چهارصد سال قبل از اون گردآوری شدند . کتابهای عهد جدید در حدود سال 692 میلادی توسط شورای دیگری بنام شورای ترولان گردآوری و تدوین و دریک جا تثبیت شدند . در مورد کتابهای عهد قدیم مهمترین چیز بنظر میرسید که نویسندۀ کتاب و اعتبار او بعنوان نبی یا کاتب هست . در مورد کتابهای عهد جدید معیار هایی بود که با اونها این کتابها سنجیده میشدند . به اون قانون شرع میگفتند و شامل سه بخش بود . سه بخش اینها بودند , آیا این کتاب توسط یک رسول نوشته شده یا یکی از بستگان نزدیک یک رسول ؟ آیا کتاب محتوای روحانی داره که بتونه ایمانداران رو تغذیه و نیازشون رو تأمین کنه ؟ و آیا اونا متفقا ً با این چیز ها موافقند ؟ این کتابه خیلی با دقت انتخاب شدند و در عهد جدید قرار گرفتند . خیلی مردم در بارۀ آپو کریـپا سئوال میکنند . اپو کریپا در سال 1546 میلادی در خلال سالهای اصلاحات توسط کلیسای کاتولیک رم انتخاب و درمجموعۀ کتب مقدس قرار گرفت . وقتی انتخاب اصلی انجام شد این کتابها رد شدند . چیز دیگه ای که باید در طی بررسی تاریخ کتاب مقدس بهش فکر میکنید زبانی است که کتاب مقدس به اون زبان نوشته شده . همه میدونیم که عهد قدیم به زبان عبری نوشته شده و عهد جدید به یونانی نوشته شده . اگه شما میخواید خادم بشید باید کمی عبری و کمی یونانی بدونید چون این کتابها به زبان فارسی نوشته نشده از اینرو دانش پژوهان کتاب مقدس اغلب این زبانهای اصلی رو یاد میگیرند . مطلب دیگه راجع به تاریخ کتاب مقدس از جنبۀ تألیف انسانی اون نگهداری اون هست . حالا فکر کنید چند وقت پیش این کتابها نوشته شده اند این کتابها باید نسخه برداری و نگهداری میشدند . قدر مسلم ما هیچکدام از نسخه های اصلی رو نداریم چون کاغذ اونقدر قدمت نداره , اما نسخه های بسیار خوبی داریم برای اینکه کتاب مقدس به زبان فارسی داشته باشید اون باید ترجمه میشده . اون ترجمه هم تاریخچه ای داره . فکر میکنم خیلی مفید خواهد بود که از یک دائرةالمعارف به اون تاریخچه نگاهی بندازیم که ببینیم کتاب مقدس به زبان امروزی چگونه ترجمه شده . من دوست بسیار خوبی دارم که از بلند پایگان دولت بود و از نوجوانی به مسیح ایمان آورده . او این دوره رو گذرونده او کل دوره رو با ضبط صوت گذرونده او نوارها و یادداشت های گرفت در حالی که کتاب مقس رو با من بررسی میکرد . او داشت به موعظۀ یک شبان در کلیسایی بزرگ گوش میکرد . این مرد برداشت خیلی زیرکانه ای کرد . در حالیکه هفته های متوالی به کتاب مقدس از نوار گوش میداد و کتاب مقدس رو برای اولین بار در زندگیش میخوند و بعد به شبانش گوش کرد که میگفت بعضی از مردم در کلیسا که کتاب مقدس رو میدونند به اون ایمان ندارند و کسانی که به کتاب مقدس ایمان دارند کتاب مقدس رو نمیدونند . او به این نتیجه رسید من به کتاب مقدس ایمان دارم و حقایق اون رو خواهم آموخت . او به دانشکده رفت و یک دورۀ یک ساله رو تمام کرد و حالا به کتاب مقدس ایمان داره و کتاب مقدس رو میدونه فکر میکنم او برداشت خوبی کرد . نقطۀ بسیار مهم دیگه در حالیکه سوابق کتاب مقدس رو بررسی میکنید این سئوال در مورد الهام هست . از کجا میدونید کتاب مقدس کلام وحی خداست ؟ ایمان دارم عیسی گفت فقط یک راه برای دانستنش هست . اگه کسی تصمیم بگیره انجام بده او خواهد دونست . شما با یاد گرفتن زبان سامی یا رفتن به دانشکدۀ الهیات نمیتونید ثابت کنید کتاب مقدس کلام خداست . بقول عیسی اگه با این اشتیاق به کلام خدا نزدیک بشید که هرچه میگه انجام بدید ثابت میکنید که اون کلام خداست . وقتی چیزی رو که میگه انجام بدید , اون چنون تحول عظیمی در زندگی شما بوجود میاره که اونوقت میگید این کلام خداست . این باید کلام خدا باشه . رویکرد عیسی همیشه بر ای مبنا بود . وقتی شاگردان رو ملاقات کرد برگشت و دید که دنبالش می آیند پرسید چیه میخواهید ؟ اونا گفتند استاد کجا زندگی میکنی و او در جواب گفت بیایید و ببینید . کتاب مقدس میگه اونا اومدند و دیدند کجا زندگی میکنه و با او زندگی کردند همۀ ما بقیه اش رو میدونیم اونا بخاطر او مردند بخاطر چیزی که دیدند وقتی که به بیائید و ببینید متعهد شدند . این روشی بود که عیسی به اونا ثابت کرد که کلام او کلام خدا بود . او گفت بیائید و ببینید . روشنفکران همیشه میگند هر وقت دونستم انجام خواهم داد . وقتی با منطق به تو برسم اونوقت با اراده تو را پیروی خواهم کرد . فکر منو قانع کن اراده ام رو تسلیم خواهم کرد . عیسی همیشه به این میگه نه . راه دیگه اش درسته شما اراده ات رو تسلیم کن ذهن تو قانع خواهد شد . اگه اینکارو کردی عیسی گفته اونو خواهی دونست . مردم سالیان دراز میگفتند دیدن باور کردنه اما عیسی و کتاب مقدس کرارا ً بما میگند , نه باور کردن دیدنه . اینجوری میتونید ثابت کنید که کتاب مقدس کلام وحی خداست . شما باید تسلیم بشید و بیایید و ببینید و وقتی اومدید و دیدید , با سرسپردگی میایید و ارادۀ خدا رو بمحض اینکه از کلام خدا باز میشه انجام میدید . انجام ارادۀ خدا بمحض اینکه از کلام خدا آشکار میشه بدنبال آگاهی یا اعتقاد راسخ بر این واقعیته , که این در واقع این کلام خداست . دوباره همانگونه که عیسی حقایقی رو از کتاب مقدس با رسولان در میان گذاشت که کلام رو برای اونها باز کرد , امیدوارم که این درسها ی کتاب مقدس که با شما در میون گذاشته ام , کتاب مقدس رو برای شما باز کنه , نه تنها برای اینکه اونو بهتر درک کنید بلکه برای اینکه زندگیتونو تبدیل کنه . وقت ما به پایان رسید . این وقت بسیار ارزشمنده , یادآوری میکنم سئوالات رو بدقت بخونید و آیۀ بیست و یک از باب یک دوم پطرس رو حفظ کنید . منتظر جلسۀ بعد که کلام خدا رو باهم بررسی خواهیم کرد هستم امیدوارم شما هم منتظر باشید .

متن پایانی : متشکریم که دانشجوی وفاداری برای دانشکدۀ کوچک کتاب مقدس بودید . ما سفرمون رو در کلام خدا آغاز کردیم و هنوز وقت باقی است که دوستان و اقوام خود رو دعوت کنید بما بپیوندند . ارزش این دوره ابدی هست همچنانکه به شما کمک میکنه حقایق ابدی و روحانی کلام خدا رو یاد بگیرید و بپذیرید . متشکریم که ترتیبی دادید جلسۀ آینده با ما باشید تا باهم کلام خدا را بیاموزیم .

این پست را در شبکه‌های خود به اشتراک بگذارید